من همان شوالیه رخشان در تاریکی امروز ها بد شکست خورده ام،تحمل فشار های روحی و روانی و کلی زخم ها که خورده و تاب ایستادن ندارد.

از اسب افتاده و اسیر؛اسیر پلیدی ها.

مرا را راه رهایی کجاست؟

جنگیدن میگویی!یاری نمانده که.آری تنهای تنهایم!

ولی هنوز از اسب نیافتاده ام.

 

من شوالیه تنها،ارتشی یک نفره هستم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها